داستان رقص #شیوا فقط در
منابع جنوب هند به چشم می خورد. کتاب‌ها و منابع هند شمالی، شیوا را به عنوان دشمن رقص معرفی می کنند.


چند راهب در حال تمرین اعمال زاهدانه و به دور از درک عظمت شیوا بودند. شیوا به آنجا رفت تا به آنان درسی بیاموزد، لذا خود را به شکل گدایی ژنده پوش در آورد در حالی که جمجمه ای به عنوان کاسه ی گدایی در دست داشت. وی همسران راهبان را اغوا نمود. 

راهبان خشمگین ببری آفریدند که شیوا پوست آن را برای جامه ی خود برداشت؛ یک گوی آتشین پرتاب کردند که شیوا آن را به دست می گرفت و سرانجام، یک دیو کوچک فرستادند که شیوا آن را گرفت و بر روی سر آن پای می کوبید. هنگامی که دیو شروع به تقلا کرد شیوا بر روی او رقصید و به هنگام رقص شیوا جهان به تکان درآمد و به سوی هرج و مرج آغازین چرخش کرد.
راهبان، ترسان و وحشت زده از شیوا  درخواست کردند که رقص خود را متوقف سازد و شیوا موافقت کرد که رقص خود را تا رستاخیز یعنی آن هنگام که رقص، به مفهوم رقص مرگ جهان باشد، به تأخیر بیندازد

#نعیمه_زنگنه
@zangenehN

مجلهٔ تلگرامی #فرهنگ‌ادبیات‌داستانیشیوا ,جهان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخفیف ویژه خدمات تخصصی برق و کولر اسکانیا (رضوان) طراح سایت دیجی فارکس presleypotxol Netz تحلیل آماری مقالات و پایان نامه ها تردمیل خانگی coryyc2 Casa