متنی از کتاب: «آنچه را که ما اجتماع مینامیم یک اجتماع گلهوار بیش نیست. مردم به یکدیگر پناه میبرند زیرا از یکدیگر ترس دارند.»
هسه به معنایی که میخواهد در نویسندگی دست یافته. او سعی میکند، روح انسانها را نشان میدهد. اما باید خاطرنشان بکنم که دمیان را به عنوان یک داستان مهیج نخوانید. دمیان نیز جزء داستانهایی است که به بیان حالات روحی و فلسفه شخص میپردازد.
رمان دمیان به نوعی زندگی خودِ هسه است (که هر بخش که در ادامه به آنها اشاره خواهم کرد از زاویه دیده اول شخص بیان میشود). اگر کمی به زندگی هسه نگاه کنیم. متوجه خواهیم شد که او هم در اوان جوانی مدرسه را ترک کرد. خانوادۀ او در هند مبلغین دینی بودند. به اجبار هسه را به مدرسۀ کلیسایی فرستادند ولی هسه از رفتن به آن مدرسه سر باز زد و فرار کرد و مدتی را بخاطر این رفتار دیوانه خوانده شد.
او روحیۀ سرکشی داشت. از طریق کتابخانۀ پدر بزرگش که هندشناس معروفی بود. به فلسفۀ هند و شرق آگاهی پیدا کرد. این تفکر را در اکثر داستانهای او میبینیم.
هسه با استفاده از زباني نمادين به خلق اثري خارق العاده چون دميان دست زده است. در واقع استفاده از اين زبان نمادين به او کمک كردهاست تا مفاهيم را آسانتر در اختيار خواننده بگذارد و در عين حال او را به تفكر وا دارد . مثلاً عنوان شدن اين موضوع كه اميل سينكلربا خوردن سيب به دنيای بد و وحشتناک فرانتس كرومر وارد می شود آيا نمیتواند يادآور خوردن سيب ممنوع توسط آدم و حوا و ورود به دنيای تاريک و نزول از بهشت و هبوط از افلاک به خاک باشد؟
همچنين بهره گيری از داستانها و روايات كهن كه در كتاب مقدس نيز آمده و يا داستانهای افسانهای، دميان را به اثری قابل تأمل بدل كرده است چرا كه خواننده آگاهي همه جانبهای به داستانهای كهن پيدا ميیكند مثلاً شبانانی كه «مواظب گلههايشان» هستند و خبر تولد مسيح را در میيابند يا ماجرای كُشتی گرفتن يعقوب پسر اسحاق با مردي كه به او میگويد: «تا مرا بركت ندهي رهايت نمیكنم» و يا ماجرای دو ی كه به صليب كشيده میشوند و در انجيل لوقا باب ۲۴ آمده است به تمامی احاطه هرمان هسه را بر داستانها و تمثيلات كهن و كتاب مقدس آشكار میكند.
دميان ماجرای جوانی به نام اميل سينكلر است. كسي كه بعد از خروج از خانه و ورود به عرصه های اجتماعي در میيابد با دو دنيای متفاوت روبه رو است. يك طرف دنيايی كه خانواده، پدر و مادر و خواهران او قرار دارند؛ دنيايی روشن، زيبا، آرام و در تقابل با اين دنيا مدرسه، خيابان و شهر قرار دارند كه تاريک، زشت و هراس انگيزند، در همين ايام مورد آزار و اذيت همكلاس خود «فرانتس كرومر» قرار میگيرد اما بعد از اندک زماني ماكس دميان شاگرد متفاوت مدرسه او را از دست كرومر میرهاند و از اينجاست كه رمان شكل اساسی به خود میگيرد.
سينكلر تحت تأثير دميان هر چه بيشتر به خويشتن خود آشنا میشود و بعد پيستوريوس كشيش مرتد او را با آبراكساز آشنا میكند و سرانجام سينكلر هويت واقعي خود را میيابد. سينكلر مانند پرندهای است كه (خود در برههای از اين رمان آن را به صورت تابلويی نقاشي كرده است) از تخم بيرون میآيد و وارد دنيای جديدی میشود دنيایی كه در آن پليدی و پاكی، خوبی و بدی، سخاوت و شقاوت و … همه و همه در كنار يکديگر قرار دارند. دو دنيای متفاوتی كه در يک دنيا تجلی يافتهاند.
(ادامه دارد.)
#س.آقازاده
@s_mordad
مجلهٔ #فرهنگِادبیاتِداستانی
@dastanikhu
مجلۀ فاد (فرهنگِ ادبیاتِ داستانی) دنيای ,دميان ,سينكلر ,دمیان ,ماجرای ,داستانهای ,قرار دارند ,كتاب مقدس منبع
درباره این سایت